اما مطالعات و تجربیات من در سالهای بعد نشان داد که نباید نقش روش تحلیل محتوا را به کاربرد آن در یک دیدگاه نظامند کاهش داد؛ بلکه این روش قابلیت بکارگیری در یک برنامه درسی فکورانه را دارا است را داراست. برنامه درسی که موفقیت را در توازن بین مؤلفه های پنجگانه برنامه درسی (معلم، فراگیر، موضوع درسی، محیط و برنامه ریزان درسی) در عمل می داند. در چنین برنامه ای انتظار می رود معلمان به مانند تمام اعضای تیم برنامه ریزی دارای هنرهای پژوهشی(چه در بعد نظری و چه بعد عملی) باشند.
با پیشنهاد تدریس درس «اصول برنامه ریزی درسی و تحلیل محتوای کتاب های درسی» درحدود بیست سال قبل، اولین کوشش های من به منظور شناخت روش تحلیل محتوا آغاز شد. این درس یکی از دروس دوره کارشناسی رشته تکنولوژی آموزشی است و برنامه درسی آن مبتنی بر دیدگاه نظام مند است.در این دیدگاه مدارس همچون کارخانه هایی در نظر گرفته می شوند که دانش آموز (یادگیری دانش آموز) تولید می کنند و معلمان کارکنانی هستند که دانش آموزان را در محصول نهایی قالب گیری می نمایند.
با پیشنهاد تدریس درس «اصول برنامه ریزی درسی و تحلیل محتوای کتاب های درسی» درحدود بیست سال قبل، اولین کوشش های من به منظور شناخت روش تحلیل محتوا آغاز شد. این درس یکی از دروس دوره کارشناسی رشته تکنولوژی آموزشی است و برنامه درسی آن مبتنی بر دیدگاه نظام مند است.
در این دیدگاه مدارس همچون کارخانه هایی در نظر گرفته می شوند که دانش آموز (یادگیری دانش آموز) تولید می کنند و معلمان کارکنانی هستند که دانش آموزان را در محصول نهایی قالب گیری می نمایند.